جاده . . . .
هرچی شیرینه سفر
ولی تلخه طعم غربت
اون مسافری که رفت و
برنگشت من غریبـم.....
من که دل کندنم از من
هرچی کردم ساده باشه
نتونستم نتونستم
از خودم دل نبریدم
هرچی می پیچه نگاهم
ته جاده پی چیزی . . . .
غیر اونکه جا گذاشتم
جز خودم چیزی ندیدم
راه من یک طرفه بود
اولش تو ..آخرش تو....
غربتو تنها گذاشتم
رفتم و به تو رسیدم !!
کاشکی این رفتن و رفتن
سفر آخری باشه
بعد برگشتنم این بار
دل به جاده ای نمی دم . با تشکر از شما
فوق العاده بود...گاهی وقتا فکر می کنم معشوقی در کار نیست و فقط عشق هست که یکه تازه...آخه وقتی معشوقی باشه باید همه ی وجودت رو بریزی تو کالبد اون و اون شاید لایق این وجود نباشه...باور کن میشه عاشق بود اما معشوقی نداشت...مثل من...من تنها که عاشق آفریده شدم.
اشکان جان :
سلام
جواب من رو یادتون رفته بدید.
منتظرم در رابطه با اون ۲ تا ترانه.
شهرام
قشنگ... مثل همیشه :)
این یکی قشنگ نبود ...
تمام نوشتههاتونو خوندم
حض کردم.من مشتری دایم اینجام از حالا به بعد.
زود به زود اپ کن.