عروسکی تو آینه

                         عروسکی تو آینه

          اینا همه گل ان ولی !    همه گلای شیشه ای
          خوش عطر و بو پر زرق و برق    با عشقای کلیشه ای ! 

          اینا یه بوم نقاشی   اسیر رنگ و سایه ان
          از خط اول غزل   معراج هر گلایه ان...

          یه بادبادک تو آسمون    نخش تو دست آدمک
         عروسکی تو آینه   رنگین کمون صورتک !

         معجون رنگ و آینه    تصویر زیبای عبث 
        از بی نهایت رو به هیچ    تا پشت پرچین هوس.

               کی جز تو خواست که سهم تو  
               خودسوزی دریا بشه ؟؟؟
               و سهم من نشستنم  
               در سوگ اون لیلا بشه ؟؟؟

               کی جز تو خواست که دست عشق  
               از دامنت کوتاه بشه ؟؟؟
               تو تنگ سینه بی تو دل    
               سرخورده غرق آه بشه ؟؟؟

..نمیدونم آیا واقعا شاءن زنانگی یه زن با آرایش کردن (هفت قلم آرایش !)بالاتر میره
یا نه؟!...
چرا راه دور بریم ...همین اقایون خودمون !....شازده ها چش نخورن چنون بزک دوزک میکنن وزیر ابرو بر میدارن که ماشاا.. از هرچی دختره سرتر هستن ...!
واقعا بی رو درواسی به عنوان یه دختر که دارید این متن رو میخونید جهت اطلاع ما اقایون بگید که آیا شما با گوشواره انداختن و آرایش کردن و زیرابرو برداشتن آقایون موافقید؟
من که حقیقت خیلی فرق میبینم بین آراستگی تا ارایش های آنچنانی.....از همه اینا گذشته این زلم زیمبو هایی که به خودمون آویزون میکنیم هم واقعا تماشاییه ها !!
..نمیدونم ولی گویا یه زمونه ای شده که هرکی هرکاری بکنه میگن :مده (به ضم میم)
 اما من به یه مسیله کلی اعتقاد دارم واونم اینکه تو کشوری مثل ایران که متاسفانه ظاهر آدما به شدت ملاک قضاوت دیگرانه بهتره که هر کسی سعی کنه طوری لباس بپوشه و بگرده که فاصله بین ظاهر و باطنش به حداقل برسه !
بذارید یه توضیحی بدم :...اگه یه دختر تو یه کشور اروپایی یا مثلا آمریکا با مینی ژوپ بیاد بیرون ..نه تنها حساسیت برانگیر نیست و بهش نگاه هم نمیکنند بلکه در موردش قضاوت خاصی هم نمیکنند اما !
اما...!!!
و اما تو ایران شما اگه حتی صد در صد هم یه دختر نجیب و پاک باشی و اهل هیچ مسیله ای هم نباشی ...کافیه به قدر ۲ سانت ...دقت کنید فقط ۲ سانت ! پاچه شلوارتون آب بره و کوتاه بشه ....همه مون میدونیم که چه قضاوتی در موردتون میشه:...دختره تنش میخواره...اهلشه...خودشه...و ..و...و ...خلاصه دودمان خودشو هفت نسل قبل و بعدش پیچیده است .
حالا تو همچین جامه ظاهر بینی کدوم آدم عاقلیه که بخواد بی خودی قضاوت ناپسندی در موردش بکنن؟؟؟
مگر اینکه خوب..واقعا ریگی به کفشش داشته باشه .
من هم از این بابت متاسفم و با وجود چنین شرایط آزار دهنده ای موافق نیستم ...اما در حال صورت مسئله رو که نمیشه پاک کرد.این شرایط به صورت واقعی تو جامعه ما وجود داره و اجرا میشه .
دیگه انتخاب با خودمونه .
البته یه چیزی که بیشتر دل منو میسوزونه اینه که آدمایی که بیشتر  اهل این جور مسایل هستد..جوونایی هستند که متاسفانه هیچ هویت مستقلی ندارند...یعنی باز اگه ما قبل از اینکه یه جورای خاصی بگردیم...واسه خودمون یه شخصیت و هویت مشخص و مستقل به وجود آورده باشیم...تحصیلاتی...شغلی...اعتباری...
مقامی...جایی...مکانی تو جامعه واسه خودمون باز کرده باشیم و در یک نگاه کلی هویت مو ن هیچ و  پوچ نباشه ...باز این ظاهر نا متعارفمون اینقدرا هم آزار دهنده نیست...اما بدبختی اینجاست که اغلب جوونای ما از تمام این فاکتورها بی بهره موندند و فقط سر خودشون رو به مسایلی که ذکر شد گرم کردند.
[...ولمون کنند با مایو ۳ تیکه (: کلاه +عینک+دمپایی)می یاییم تو خیابون عین خیالمون هم نیست که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند .]
واقعا چرا؟
چرا باید اینجوری باشه؟
من یه علت براش بیشتر نمیشناسم ...اونم اینکه ما ایرانی ها خیلی وقته که دیگه فکر نمیکنیم....سخته برامون فکر کردن...حاضریم بمیریم ...ذلت بکشیم ..اما از این مخ مبارک که آکبند آکبند مونده یه ذره هم کار نکشیم...حالا چرا؟..من نمیدونم.
در اصل میخواستم این پست حاشیه ای باشه بر مطلب زیبا و عمیق و خووندنی وبلاگ از روی سادگی با عنوان:من به خود نه که به زن بد کردمwww.azrooyesadegi.blogsky.com ) که حاصلش این شد و  

                             با تشکر از شما