امروز و فردا


 تقدیم به جماعت بی درد :                

                     امروز و فردا

عجب خواب عمیقی داره این شهر
که اون دستای خالی رو ندیدن
از اون دریای لب تا لب پر از آب
به طفلی تشنه یک جرعه نمیدن

صدای ضجه لبهای تبدار
عجب گم می شه در خرناسه شهر
عجب پیچده در رگهای رخوت
به جای عشق و خون ! خونابه زهر

میون مردم چشم من و تو
عجب میل ندیدن خونه کرده
که در قاموس ما نا مردم انگار
که نامردی فقط قانون مرده !

نگو هرگز ندیدی دست خالی
ببین خشکیده گل بر دار قالی !
اگر نشنیده ای آواری از درد
بیا تا ریزش کوخ سفالی

کجایی لحظه آبی پر بار
چه بی حاصل تو می باری به دریا
بسی افسرده گل بر دامن خاک
عجب سر کرده با امروز و فردا ......

                                   
                                                    تیر-۸۲
                                             با تشکر از شما
نظرات 7 + ارسال نظر
اشکان دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:52 ب.ظ



....من قصد داشتم کلا قسمت ارسال نظرات رو برای همیشه بی خیال شم....و البته اینکارو خواهم کرد....!
دوستانی محبت داشتند و با ایمیل نظرشون رو دادند....و این همون چیزی بود که من توقع داشتم و دوست داشتم...
.....خودم به شخصه از این به بعد سعی میکنم که از طریق ایمیل برای دوستان ایمیل بدم.
گمون کنم اینجوری ارتباط و احترام عمیق تری برای هم قایل میشیم....
بذار یه بارم که شده کمییت فدای کیفیت بشه ..

شاد باشید.
و
با تشکر از شما

غزل سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:02 ق.ظ http://ghazalnaame.persianblog.com

سلام عزیز...اما به نظر من لطف کامنت بیشتره..اینجوری می شه بدون ترس و تشویش از نظرات همه برخوردار شدو با جرئت انتقادها رو در معرض دید همه گذاشت و البته همه رو بهره مند کرد...به نظر من تعریف رو باید در جمع کرد و انتقاد رو در خفا...واسه همین من تا قبل از این که کامنت ها رو برداری همینجا ازت تعریف می کنم....
و حالا راجع به شعرت باید بگم که محشره...خیلی خیلی خیلی قشنگ و خووندنی بود...کلی خوشم اومد..نگاهت به قضیه قشر دردمند و بی درد خیلی عمیق و با درایت بود...خوشحالم از اینکه با تو و دست نوشته هات آشنا هستم.

شیدا بی لوسی سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:19 ب.ظ http://www.javabet.persianblog.com

کاش منم کسی رو داشتم که اینجوری واسه درد مردم پر پر بزنه راستی کامنتا رو بر ندار

مریم پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:21 ب.ظ

من نمی فهمم دلیل این کار رو. ببین مگه نه اینکه منو شما برای خودمون می نویسیم. حالا این وسط دوستایی هم پیدا کردیم که یواش یواش بدون اونا نمی تونیم باشیم وبنویسیم. کامنت دونی هم یه راه ارتباط با هموناس. نه اونایی که می گن چقدر قشنگ می نویسی به منم سر بزن!
البته شاید من دارم زیادی بزرگش می کنم. کامنت گذاشتن یا ایمیل دادن هیچ کدوم مهم نیست. مهم احترامیه که من و امثال من برای نوشته ها و ترانه های شما قائلیم.....

مریم یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:05 ب.ظ

اهم اهم...! آپ نمی کنید؟‌

نرگس دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ق.ظ

چه کامنت بذاری چه ایمیل بدی برای من فرقی نمیکنه چیزی که مهمه اینه که نظرت رو بدی. اینه که اهمیت داره ...راستی این شعرت رو خیلی دوست دارم..هربار که می خونم حس میکنم قشنگتر میشه...

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:30 ب.ظ http://cobra3.blogsky.com

سلام ..چرا آپ نمیکنی؟ منتظریم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد